آدم گاهی احتیاج دارد به یک عالمه نرسیدن.
رسیدن ها تمام می شوند
کهنه می شوند
خسته می کنند....
اصلاً کسی چه می داند؛
ارزش آدمی شاید
به تعداد نرسیده هایش است!!!
سخت باهات موافقم. آنوقت که تکتک قلههای آرزوهایش را فتح کرده، ملال آغاز میشود. آدمی که همیشه عادت کرده به قله فکر کند. راستی سلام سپیدهی عزیز :-*
سلام ناهیدناهیدِ خوب... :)
یک عالمه نرسیدن گاهی آدم را به چیزی قابل تامل می رساند. ارزش آدمی اما بدون شک به رسیده هاست.
از سرِ مسئولیت نبود این شعر. خودم را زدم به بی عاری! و تو این را فهمیدی شادی :)
سلام سپیده جونم. خیلی خوشم اومد. از یه منظر دیگه به زندگی نگاه شده توی این شعر!!!!!!!
سلام نازنین آشتی.خوش اومدی به اتاقم. ممنونم.
سخت باهات موافقم. آنوقت که تکتک قلههای آرزوهایش را فتح کرده، ملال آغاز میشود. آدمی که همیشه عادت کرده به قله فکر کند.
راستی سلام سپیدهی عزیز :-*
سلام ناهید
ناهیدِ خوب... :)
یک عالمه نرسیدن گاهی آدم را به چیزی قابل تامل می رساند. ارزش آدمی اما بدون شک به رسیده هاست.
از سرِ مسئولیت نبود این شعر. خودم را زدم به بی عاری! و تو این را فهمیدی شادی :)
سلام سپیده جونم. خیلی خوشم اومد.
از یه منظر دیگه به زندگی نگاه شده توی این شعر!!!!!!!
سلام نازنین آشتی.خوش اومدی به اتاقم. ممنونم.