اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

شما بگویید

نه!


یک دیواری باید باشد؛



وقتی مجاورانِ هر روزه آدم از دریافت اس ام اس:

"اگه نیمه گمشده تو پیدا نکردی زیاد مهم نیست...
درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیداشدتو گم کنی..."

ذوق بکنند و بلند بخوانندش
و با دریافت اس ام اس :

" باز گشته ام از سفر
سفر از من باز نمی گردد!"

رو به هم کنند و با صدای بلند بخندند:

"چه چرند!"



آدم با تمامٍ قدرتش مستقیم سرش را بکوبد به آن!


بعله!
نظرات 4 + ارسال نظر
آذر چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:25 ب.ظ

اتاف آبی شما بهترین اتفاق امروز من بود...خیلی عالیه...

و بهترین خوش آمد گویی امروز من از آن شماست بانو...

آشتی چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:47 ب.ظ http://ashtiashti.persianblog.ir

سرتو نکوب به دیوار!‌ حالا حالا ها باید مواظبش باشی!

شما بفرمایید چیکار کنم؟

بانو سرن چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:35 ب.ظ

یه کتاب بهشون امانت بده.

سعی کردم و دادم! نخوندن!

ناهید پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ق.ظ http://avaze-betyar.blogfa.com

به قول بزرگی که می‌گفت هم‌زیستی را باید آموخت. گاهی سخت می‌شود ولی غیرممکن نیست :)
سلام سپیده‌ی روشنایی

سلام عزیز دلم. کجایی تو آخه! خوب؟ پسر کوچولوت خوبه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد