اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

سرما خوردگی؟ قرص؟



یکباره احساس کردم از جنس "مِه" ام!


مهِ نرم  و سبک و فراگیر...


همه جا و در همه چیز هستم، فقط تراکمم در این جسم خیلی زیاد است .

 به همین دلیل می توانم بر آن اثر بگذارم و از طریق آن بر دنیا.



بعد ترسیدم؛


که اگر به هر دلیل فیزیکی این بدن دچار آسیبی شود و نتواند به حیات فیزیکی اش ادامه دهد؛

آن وقت آن حجم متراکم ذرات من متلاشی شده و در فضا پراکنده می شود... و به دلیل تراکم کمش دیگر بر هیچ چیز نمی تواند تأثیر بگذارد!





اینجوری می شود آخرش؟


یا ممکن است دوباره در جسم دیگری ذره ذره جمع شوم و تراکم کافی را به دست آورم؟





این ها تأثیرِ خودِ سرماخوردگیست یا قرصی که خورده ا م؟







نظرات 2 + ارسال نظر
شادی پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:21 ب.ظ http://neveshte-jat.blogfa.com/

شاید هم جهان یکی از رازهایش را بر تو افشا کرده است. ضمن اینکه من فکر می کنم قطعا یک زمانی می رسد که آدم دیگر رغبتی ندارد بر چیزی تاثیر بگذارد و از حیاط فیزیکی اش خسته می شود.

الآن که سرماخوردگیم خوب شده فکر می کنم همین است که می گویی... حالا نه کشف راز... خلق یک معنا!

آشتی شنبه 25 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:15 ب.ظ http://ashtiashti.persianblog.ir

همه حس ها رو نباید همیشه زیاد جدی گرفت!

قبول! :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد