اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

وحشت دارد خب!






دیشب پایانِ فیلم ، آنجا که مرد اول ماجرا دچارِ مرگ شد، دیدم؛ خودِ مرگ چیز وحشناکی نیست،


این که آدم ها پس از مرگِ ما بیرحمانه به زندگیشان ادامه می دهند وحشناک است!


مثل تصادف امروز صبح توی نیایش سرِ کردستان! خودِ تصادف خب تصادف است؛ پیش می آید! ماشین هم بالاخره درست می شود! اما این مردم ... سیل ماشین ها که رقابت می کنند زودتر از کنارت عبور کنند. 


 وحشتِ ماجرا اینجاست!






نظرات 4 + ارسال نظر
مجید مویدی دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:48 ق.ظ http://majidmoayyedi.persianblog.ir

نفرِ اول: این به حافظه‎ی ضعیف آدمها برمی‎گردد؟
نفرِ دوم: نه!... این به سُلبی و سختی و بی انتهایی و تغییرناپذیری حماقت‎های بشر برمی‎گردد...
نفر اول: که اینطور...
نفر دوم: آه.... که اینطور

نفر سوم : هرچه هست، همین خصلتِ بشر، زندگی را قابل تحمل و غیرقابل آن می کند!

شادی دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:03 ب.ظ http://neveshte-jat.blogfa.com/

مرگ به نظرم بی رحمانه نیست. زندگی هم وحشتناک نیست.
خب مرگ است دیگر. پیش می آید. زندگی هم بالاخره درست می شود.

باشد
قبول

شادی دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:07 ب.ظ http://neveshte-jat.blogfa.com/

وحشت ماجرا آنجاست که بخاطر مردنمان، زندگی کردن را حق دیگران ندانیم.

اتفاقاً حقشان است!
و این وحشتِ ماجراست...

مجید مویدی دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:48 ب.ظ http://majidmoayyedi.persianblog.ir

و ما دو نفر، بدونِ او، بدونِ نفرِ سوم، چیزی کم داشتیم؛ پس در میان خود آوردیم اش و صدایش را به صدای خودمان اضافه کردیم....


شما معمولاً بلدید چکار کنید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد