در راستای "خدا، خدای نوشته های ثبت شده است" و این حرف ها، جانم برایتان بگوید که در برنامه است چند سالی روزهای آرامِ آفتابیِ خانه و خرید صبحگاهی و کودک و کاسکه و پرده های گلدار و میوه های تازه و رومیزی چهارخانه آبی و مبل مدرن آبی فیروزه ای و کوسن های رنگارنگ ... ای وای ... و رنگ ... رنگ ... رنگ روغن هایم... که بویش تمام خانه را بگیرد ...و نقش نقش نقش ...
و خانه یادتان نرود که سفید سفید است !
بعله
در توو دوو لیست می باشند این ها!
:)
کالسکه رو قربان و کوسن های رنگی و آن حکایت رنگها که قرار است هزار رنگ شوند
و من تو را بانو ...
بوی رنگ روغن؟هوووم:)
درود
درود
بله بله
اصل ماجراست این بو!
آخ آفتاب. خرید صبحگاهی. سبزی پاک کردن قبل از ظهر. آش رشته بار گذاشتن. جان دلم کودک!!! من در کمال خوشبختی در حال انجام همه ی تودولیستهای خودم هستم.
می آیم روزی من هم ...