اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

پیوندمان مبارک!





ازدواجمان  چهار ساله شد!

بزرگ تر شدیم ...

یک چیزهایی ساختیم که خودمان دقیقاً نمی دانیم هنوز چه بنامیمشان .  اما نام ها آن قدر هم اهمیت ندارند،‌دارند؟

:)

تصوری که آن روزهای نوجوانی از سال پنجم زندگی مشترکم داشتم ثبات و امنیت و جاافتادگی خیلی بیشتر از این داشت. اما همچین بدم هم نمی یاد که انقدر روحیه م حداقل جوان تر از تصوریست که برای خودم ساخته بودم.

سبکم امروز . سبک  و شاد... و این خیلی معنی دارد! شما نمی فهمید؛ خیــــــــــلی!


روزهایم برایم شکل قطعه های برلیان شده اند. هر روزم که می رود یک قطعه جلا خورده ی زیبا را پس می دهم به زندگی.

مثل برلیان است یعنی؛ یک جور فوق العاده ای بی نظیر است در عین حال آدم نمی داند باهاش چکار کند! می شود فقط صبح پا شد، انداختش به گردن، تمام روز بازی نورش را تماشا کرد و شب ... شب ... به آرامیِ پذیرش تمام شدن یک لیوان چای، از گردن بازش کرد و رهایش کرد روی میز آرایشی کنار آینه ای در حالی که می دانی دیگر هرگز نمی توانی به گردن بیاندازیش!


توانایی هایم ؛ که روزگاری جوانه جوانه کشفشان می کردم، بدل به شاخه هایی نرم اما مقاوم شده اند که بین قد کشیدن و قطور شدن مردد اند. تا آفتابی ... نوازشی ... چیزی...  مصممشان کند به حرکتی بلکه میوه ای شاید ...


زیبایی ام ... زیبایی ام را هنوز دوست دارم، خیلی ...گرچه دیگر جادویی در کارش نباشد! به نظرم توی این بحث های برتری باطن بر ظاهر و این داستان ها، در حق زیبایی کم لطفی شده است! این دو بی مرز با هم یگانه اند! و تازه به نظرم زیبایی کارش را دارد بدجوری درست انجام می دهد، این باطن است که شیشه خورده دارد و بلد نیست با خودش روراست باشد!


و آینده ام  ...

بیایید به رسمیت نشناسیمش! مگر نه اینکه تا زندگی نکنیمش؛ نیست؟



امروزِ خوبم ... سپاسگزارم که امروز انقدر یاقوت آبی بی نظیری بودی برایم ...

:)




نظرات 5 + ارسال نظر
بانو سرن چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 01:39 ق.ظ http://serendarsokoot.blogsky.com/

تبریک می گم سپیده از هزار روزم گذشته پس. مبارکه. ایشالا از صد هزار روزم بگذره و وقتی نگاهش می کنی مث یه برلیان زیبا تراش خورده باشه

ممنونم سرن بانو... ممنونم باید آستین بالا کنم و هی تراشش بدهم ... هی تراشش بدهم ...

nasim پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:07 ب.ظ

ممنونم

nasim پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:18 ب.ظ

چقد خوب

nasim پنج‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 07:22 ب.ظ

داشتم فکر می کردم چرا زندگی من اصلاً شبیه تصورهای قبلیم نیست!
نه بدتر، نه بهتر!! وای کاملاً متفاوت! نمیدونم چرا!! من خیلی تغییر کردم؟!

نمی دانم نسیم ... اما این بخشش مهم نیست. امروز مهم است...

ناهید جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 05:36 ب.ظ http://avaze-betyar.Blogfa.com

مبارک این پیوندی که هر روز تازه مینماید

ممنـــــــــــــوووونم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد