اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

زمان مهربانی طی شد ...




واقعاً چه چیزی ما را "مهربان" و "نامهربان" می کند؟

چه چیز به ما قدرتی می دهد که خودخواهی هایمان را نبینیم و خدمت کنیم به آنی دیگر؟

کجا یاد می گیریم بی دغدغه و رها ببخشیم ... 

از حسادت چشم بپوشیم و شادی دیگران بشود محور تصمیماتمان ...

انسان کجا مرز تمرکز روی نیازهای خودش را پشت سر می گذارد؟

چرا انگار قدیم ها این کار راحت تر بود؟

اصلاً چگونه کسانی را انتخاب می کنیم که می توانیم به آن ها محبت کنیم و کسان دیگری هستند که نمی توانیم ...؟

باید به خودمان اصرار کنیم ؟

باید برای محبت داشتن به کسانی ، تلاش کنیم ؟


واقعاً

  کی ،

 کجا؛

 بهار مردمی ها، دی شد ؟



نظرات 2 + ارسال نظر
شادی دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:29 ق.ظ http://neveshte-jat.blog.ir/

سپیده من فکر می کنم، ما داشته ها و دانسته هایمان را از بزرگترهایی گرفته ایم که تو می گویی مهربانی کردنشان و شادی بخشیدنشان راحت تر از ما صورت می گرفته است. من نمی توانم این حرف را تایید کنم. اگر بخشش و مهربانی از ته دل بوده باشد، پس وجود اینهمه آدم خشمگین و نالان از رنج های گذشته و بی وفایی های دیگران چه معنایی می تواند داشته باشد. و راستی چطور آن آدم های مهربان و بخشنده چنین فرزندانی نامهربان و خودخواه پرورش داده اند. من فکر می کنم در گذشته، تعارفات و اجبار زیربنای بسیاری از این به ظاهر بخشش ها و مهربانی ها را تشکیل می داده است. اما یک باور قشنگ در آدم ها بود و آن همسو شدنشان با هستی بود. مزیت نسل ما بر مادرها و پدرهایمان اما آگاهی ماست. ما حالا می دانیم که نمی شود ادای مهربانی و بخشش درآوریم و گوش بچه هایمان را از قصه بخشندگی خودمان و نامهربانی دیگران پر کنیم. آگاهی مان به ما می گوید که نباید نیازهای خودمان را نادیده بگیریم و نقاب بزرگواری و خدمت بر چهره مان بزنیم. این آگاهی ها خیلی خوب است اما اگر با هستی همسو نباشیم نمی توانیم به جا ببخشیم. به جا خدمت کنیم. به جا مدافع نیازهایمان باشیم.

مدام در حال فکر کردن به پاسخت هستم ...

شادی دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:35 ق.ظ http://neveshte-jat.blog.ir/

همسو شدن با هستی برای من معنی اش این است که چارچوبها و برنامه های زندگی ام را انتخاب کنم اما هرازگاهی که هستی خانم، هوس می کند تغییراتی درشان ایجاد کند، داد نزنم، فریاد نزنم، چنگش نیندازم، عصبانی نشوم. آرام و بی صدا همراهش شوم تا از او بیاموزم.

مقام بالاییست گوییا ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد