اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
اتاق آبی

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

هر کجا باشیم؛




"خانه" باید گرم باشد!


تو بگو در آخرین جای دنیا برف باریده تا کجا ...

بگو یک جایی از کره ی زمین آدم ها ممکن است از سرما گوششان بیفتد!

بگو اصلاً آخرین پرنده های روی زمین از سرما گریخته اند به مریخ ...

بگو در استواترین کمربند جهان سمینار تابش خورشید  واجب شده ... 

که چه؟

تو که امسال شالگردن نو داری... 

رنگ لاک جدیدم را هم که دوست داشتی...

سوپ شیر داغم هم که این روزها نمی بُرَد!

شله زرد مادرت را هم که آب می ریزیم شیرینیش مناسب می شود.

بوی قورمه سبزی مانده هم صابون بازگذاشته ام گوشه ی هال ،‌کم کم می رود ...

سمینار می خواهیم چکار؟


"خانه" باید بتابد برایمان!



و درخت کریسمس کوچکمان! آبش دادی امروز؟