اما؛
حواستان که هست؟ که هیچ مطلقی وجود ندارد ؟ که این رنگ ها ساخته های ذهن مایند ...
ذهنی که مدام می خواهد داستان کند ... ببافد ... بسازد ...
جای آنکه تماشا کند ...
تماشا کند ... تماشا کند ...