...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود
آمده ایم .
یعنی
بر گشته ایم.
از رامسر
از سالگردِِ شما...
یک سال شد ...
و نه اینکه فکر کنی مرگ برایم چیز عجیبیست! نیست!
نه اینکه فکر کنم شما تنها پدربزرگ دنیایی که رفته ای...
فقط...
برگشته ایم خانه
و خانه خالیست!
این عجیب نیست؟
خانه ای که شما هرگز نیامده ای
حالا که نیستی
خالیست!
من فقط دلتنگم!
رامسر بودیم
و چقدر خانه هایی که شما دیگر در آنها نخواهی بود
خالی بودند!
فکر کردم بر می گردم به خانه ای که شما را به یاد نداشته باشد و حالا ببین ...
که خانه ای که هرگز در آن نبوده ای
چقــــــــــدر خالی تر است!
برگشته ایم خانه
من دلم تنگ است
اشک امانم نمی دهد
-(یادت هست گفته بودی نامم را بگذارند ژاله؟بیا و ببین...)-
و می خواهم
تو برگردی!
سپیده
جمعه 4 بهمنماه سال 1392 ساعت 09:28 ب.ظ
خدا رحمتشون کنه. جای عزیزان همیشه خالی میمونه!
ممنونم.
عزیزم می فهمم چی می گی. خوب می فهمم. خدا رحمتشون کنه
ممنونم