هی فکر کردم این روزها...
یک سری نتایجی گرفته ام که برای بعدها به آن ها استناد کنم!
هربار که موج استرس و افسرگی می آید سراغم؛ همین کار را می کنم... نتیجه هم می دهد...
اما خب خودِ حس اضطراب، با منطق از بین نمی رود. به زمان نیاز دارد و سرگرمی و بیخیال شدن...
امشب بهترم... خیلی بهتر...
ممنونم نازنینم...
دوستت دارم؛
چققدر هم ... :)
سلام دوست عزیز
خوشحال میشم به وبلاگ من هم سربزنی
کاش بفهمیم زمانی که خوشبختی هست احساسش کنیم. نرانیمش ...
سپیده کاش احساس کنی که خوش ب حال ِتوست. خوشبختی ...
من از دور و خارج از گود نگاه ت نمیکنم ... باورکن
کاش بفهمم این را یک روز...
کاش..
در خودم که جستجو کرده ام فهمیدم ام در تمام زندگیم این اضطراب ها با من بوده... از همان کودکی... تا نوجوانی ... تا ازدواج و ... می خواهم که نماند!!!
خوبه که راهشو بلدی
:)
تلاش می کنم... تلاش...
خیلی زیاد!!!